شخصیت در منابع انسانی و تفاوت های فردی

شخصیت در منابع انسانی و تفاوت های فردی

تفاوت‌های فردی و شخصیت در محیط کار

شخصیت در حوزه منابع انسانی به معنای تنوع رفتاری کارکنان در سازمان‌هاست. به عنوان مثال، برخی از کارکنان وقت‌شناس هستند، در حالی که دیگران نسبت به گذشت زمان حساسیت کمتری دارند. برخی افراد به انجام کارهای چالشی و متنوع علاقه‌مندند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می‌دهند کارهای روتین و تکراری را انجام دهند. همچنین، سرعت یادگیری افراد متفاوت است؛ برخی سریع‌تر می‌آموزند و برخی دیگر به زمان بیشتری نیاز دارند. در این میان، برخی کارکنان کم‌حرف و ساکت هستند، در حالی که برخی دیگر زمان بیشتری را به برقراری ارتباط با دیگران اختصاص می‌دهند. برخی از کارکنان بدبین، خودخواه و متکبر هستند، در حالی که برخی دیگر خوش‌بین، علاقمند به دیگران و متواضعند. این تفاوت‌ها در عوامل مختلفی نظیر میزان فعالیت، توانایی یادگیری، تعامل با دیگران و ویژگی‌های دیگر، می‌تواند به تفاوت‌های عملکردی منجر شود. ما در تعامل با کارکنان، با مشاهده تفاوت‌هایی در نحوه دست دادن، تکیه‌کلام یا رفتار کلی افراد، به برخی از این تفاوت‌ها پی می‌بریم، اما جنبه‌های دیگری از شخصیت افراد وجود دارد که نیاز به بررسی‌های عمیق‌تری دارد.

در این مقاله، ابتدا به بررسی منشاء تفاوت‌های فردی و شخصیت در منابع انسانی خواهیم پرداخت و سپس ابزارها و آزمون‌های شخصیت‌شناسی را معرفی خواهیم کرد.

منشاء تفاوت‌های فردی

تفاوت‌های فردی از کجا ناشی می‌شود؟ این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به تفاوت‌های عملکردی و رفتاری در سازمان‌ها شود. هرچه آگاهی مدیران از تنوع این تفاوت‌ها بیشتر باشد، احتمال موفقیت آن‌ها در هماهنگ‌سازی تلاش‌های کارکنان برای دستیابی به اهداف سازمان و افزایش بهره‌وری فردی و شغلی بیشتر خواهد بود. در این مقاله، مهم‌ترین دلایل ایجاد تفاوت‌های فردی را بررسی خواهیم کرد.

برای درک شخصیت در منابع انسانی، باید بدانیم که این تفاوت‌ها تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارند. یکی از این عوامل، ارزش‌های فردی است. به عنوان مثال، فردی که وقت‌شناسی را ارزشمند می‌داند، در انجام کارها و حضور در جلسات به زمان توجه بیشتری خواهد داشت. نگرش افراد نیز تأثیر زیادی بر رفتار آن‌ها دارد و این نگرش‌ها تا حد زیادی تحت تأثیر ارزش‌ها شکل می‌گیرند. همچنین، انگیزش فرد و فرهنگ غالب در محیط کار نیز بر رفتار تأثیرگذار هستند. به عنوان مثال، اگر وقت‌شناسی در یک فرهنگ سازمانی اهمیت زیادی داشته باشد، حتی افرادی که در زندگی شخصی خود منظم نیستند، نیز به رعایت آن مجبور خواهند بود. علاوه بر این، تجارب فرد و شرایط کاری، و به ویژه شخصیت او، تعیین‌کننده رفتار افراد هستند.

تعریف شخصیت

شخصیت (Personality) در زبان لاتین به معنای نقاب یا ماسکی است که بازیگران تئاتر در یونان باستان بر چهره خود می‌زدند. این واژه به مرور زمان معنای وسیع‌تری پیدا کرده و به نقش اجتماعی فرد اشاره دارد. بنابراین، شخصیت به عنوان یک عنصر ثابت در رفتار فرد و شیوه بودن او تعریف می‌شود و آنچه او را از دیگران متمایز می‌کند، شخصیت اوست.

تعریف شخصیت در روانشناسی توافق‌نظر ندارد و تعاریف مختلفی وجود دارد که به یک مفهوم واحد اشاره دارند. آلبرت آلیس، روانشناس معروف، شخصیت را شامل رفتارها، سبک تفکر، شیوه‌ی حرف زدن و تعاملات بین فردی می‌داند که بر اساس یک الگوی قابل تشخیص در یک فرد مشاهده می‌شود. ریچارد رایکمن نیز شخصیت را به عنوان مجموعه‌ای پویا و سازمان‌یافته از خصوصیات تعریف می‌کند که به طور منحصربه‌فردی بر شناخت و رفتار شخص تأثیر می‌گذارد.

شخصیت به عنوان مجموعه‌ای از رفتارهای تکرارشونده و کلیه تفکرات و احساسات فرد تعریف می‌شود. اگر یک رفتار تنها یک یا دو بار تکرار شود، نمی‌توان آن را به شخصیت فرد تعمیم داد. به عنوان مثال، اگر فردی در یک جلسه کاری عصبانی شود، نمی‌توان گفت که او شخصیتی عصبی دارد، مگر اینکه این رفتار در تعاملات مکرر او مشاهده شود.

منشاء شخصیت

نظریه‌پردازان بر این باورند که منشاء شخصیت به دو عامل وراثت و محیط بستگی دارد. به این معنا که شخصیت انسان هم تحت تأثیر ژنتیک و هم تجربه‌های زندگی شکل می‌گیرد. به عنوان مثال، فردی که به طور ژنتیکی مستعد اضطراب است، اگر در محیط آرامی بزرگ شود، ممکن است شخصیت آرامی پیدا کند.

شخصیت در کودکی شکل می‌گیرد و تیپ شخصیتی فرد در کودکی بر روی کار و رضایت شغلی او تأثیر می‌گذارد.

شخصیت در منابع انسانی و شغل

تحقیقات نشان می‌دهند که تفاوت‌های شغلی به تیپ شخصیتی افراد بستگی دارد و برخی ویژگی‌های شخصیتی با موفقیت‌های شغلی مرتبط هستند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که افراد خوش‌بین نسبت به بدبین‌ها استرس کمتری دارند و سریع‌تر در محیط کار موفق می‌شوند.

در یک پژوهش دیگر، پنج عامل بزرگ شخصیت شامل روان‌جوری، برونگرایی، باز بودن به تجربیات جدید، وظیفه‌شناسی و توافق‌پذیری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افراد برونگرا رضایت بیشتری از حقوق و ترفیع‌ها دارند، در حالی که افراد با روان‌رنجوری بالا کمتر از وضعیت شغلی خود راضی هستند.

نتیجه‌گیری

شخصیت در منابع انسانی و استخدام باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد. اگر شخصیت فرد با شغل او تناسب نداشته باشد، عملکرد و بهره‌وری او کاهش خواهد یافت. به عنوان مثال، فردی درونگرا که باید با تعداد زیادی از مراجعین ارتباط برقرار کند، ممکن است با چالش‌های زیادی مواجه شود. در نهایت، شناخت تیپ شخصیتی افراد در مراحل استخدام و ارتقا بسیار حائز اهمیت است و باید توجه داشت که شخصیت یک مفهوم عمیق‌تر از مشاهدات سطحی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *