تفاوت‌های عملکردی انواع مدیران

قصد داریم تا تفاوت عملکردی مدیران عالی، میان رده، مدیران خط اول و رهبران تیم‌ها را بررسی کنیم و انواع مدیران را برای شما بیان کنیم.
تفاوت‌های عملکردی انواع مدیران

 

تفاوت‌های عملکردی انواع مدیران

قصد داریم تا تفاوت عملکردی مدیران عالی، میان رده، مدیران خط اول و رهبران تیم‌ها را بررسی کنیم.

عنوانین مهم این مقاله

  1. مدیریت عمودی (Vertical management )
  2. شکل مدیریت عمودی در ساختار سازمانی سنتی
  3. مدیران رده بالا
  4. مدیران میان رده
  5. مدیران خط اول
  6. رهبران گروه و تیم

 

مدیریت عمودی (Vertical management )

این مدیریت به مدیریت بالا و پائین هم معروف است. این مدیریت به سطوح متنوع مدیریتی در یک سازمان اشاره می‌کند. مدیران در سطوح مختلف این آزادی را دارند که بر جنبه‌های گوناگون بیزینیس از تفکرات استراتژیک تا انتقال اطلاعات به سمت بهره بردی تمرکز کنند. در خلال قرن نوزدهم، این نوع مدیریت در لایه‌های مختلف مدیریتی به کار بسته می‌شد. هنوز هم در صنایعی که از نظر پروسه‌ها و شرایط در حالت ثابت قرار دارند و در آنها نوآوری از اهمیت کمتری برخوردار است، این نوع مدیریت حائز اهمیت و قابل توجه است. کارگران در صنایع مربوط که فعالیت‌های بدنی مثل تولید، توزیع و ساخت باید روند‌های ثابتی را پیش بگیرند و اهداف تعیین شده‌ای را مد نظر قرار دهند. در این حالت هر کسی وظیفه و مسئولیت خود را می‌داند و مطمئن است وظیفه آموزش با وظیفه او در آینده یکی خواهد ماند.

 

شکل مدیریت عمودی در ساختار سازمانی سنتی

عیب اصلی این شیوه مدیریتی این است که باعث محدودیت جریان اطلاعاتی از سطوح پائین‌تر به سطوح بالاتر سازمان می‌شود. (مثل آب) اطلاعات از بالا به پائین در حرکت است نه بالعکس) در این موقعیت مدیران بالا دچار انزوا می‌شوند و تدریجاً از برنامه‌های بنیادین سازمان دور می‌مانند. همچنین این مدیریت باعث رشد تفکر عمودی می‌شود. تفکر عمودی هم به استفاده از متدهای سنتی تنظیم یافته در گذشته برای حل مسائل مشخص اشاره دارد و این یعنی نقطه مخالف تفکر خلاقانه.

 

مدیران رده بالا

آنها رئیس یک سازمان هستند و عناوین مختلفی مثل CEO، مسئول اصلی بازاریابی (CMO)، مدیر اصلی مالی (CFO) و … دارند.

این مدیران مسئول موفقیت بلند مدت سازمان هستند و اهداف بلند مدت را تنظیم می‌کنند. البته استراتژی رسیدن به اهداف را هم باید طراحی کنند. از مسئولیت‌های دیگر آنها توجه و مراقبت در قبال محیط بیرونی سازمان است مثل: اقتصاد، پیشنهاد و طرح قوانین موثر بر سود، تقاضای سهامدار و روابط عمومی و مشتری.

آنها تصمیماتی را می‌گیرند که به کل شرکت اثر گذار است. این تصمیمات شامل: سرمایه‌گذاری‌های مالی، ائتلاف‌های استراتژیک و تغییرات برند و خط تولید است.

 

مدیران میان رده

این مدیران عناوینی مثل دپارتمان و سوپروایزر هستند و آنها ارتباط بین مدیران رده بالا و خط اول به حساب می‎‎‌آیند. این مدیران برنامه‌های گسترده استراتژیک را دریافت می‌کنند و آنها را به بلو پرینت‌های اجرائی همراه با اهداف مشخص و برنامه‌های معین برای مدیران رده اول، تبدیل می‌کنند.

آنها همچنین مسئولند به ترغیب و حمایت از کارمندان با استعداد بپردازند و زمینه‌های رشد آنها را در سازمان فراهم کنند.

 

مدیران خط اول

این مدیران در واقع سطح ورودی مدیریت به حساب می‌آیند و در نزدیکترین ارتباط با کارگران قرار می‌گیرند گاهی به آنها مدیران دستیار هم گفته می‌شود یا گاهی با نام مدیر شیفتی یا رئیس بخش یا حتی مدیر دفتر هم خوانده می‌شوند. تمرکز اصلی آنها به مسائل داخلی شرکت و نظارت بر مشکلات اجرائی بیزینس مثل نظارت بر نیروی آموزش ندیده، خوابی تجهیزات و ماشین آلات است. این مدیران باید در تعامل مطلوبی با مدیران میان رده باشند.

 

رهبران گروه و تیم

آنها یک نوع مدیر خاص هستند که برای مدیریت یک فعالیت یا مسئولیت خاص انتخاب می‌شوند. آنها وظایف مختلفی دارند مثل: توسعه جداول زمانی، تکلیف گذاری، تدارک آموزش لازم برای اعضای تیم، انتقال دستورالعمل‌های واضح و در کل اطمینان بخشیدن به اجرای موثر تیمی.

زمانی که مسئولیت‌ها تکمیل و اجرا شود پوزیشن رهبر گروه احتمالاً حذف شود و یک تیم جدید مجدداً ساخته شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *