نورومارکتینگ در استراتژی دیجیتال مارکتینگ
نگاه نو به مسئله آموزش محور اصلی دورههای آموزشی فن آوران حکیم مخصوصاً دوره MBA و قسمت بازاریابی دیجیتال بوده است. آیا میدانستید که تحریک مغز انسان عاملی برای اثر بخشی بازاریابی شماست؟
نورومارکتینگ چیست؟
نورومارکتینگ در تعریف ساده به شیوهای اطلاق میشود که از شناخت مغز انسان به بازاریابی بهتر میرسد. هم تحقیقات و هم عناصر سنجش بسیاری وجود دارند که با استفاده از ابزارهای EKG پاسخ پوستی گالوانیک را رصد میکنند. مواردی همچون حالات چهره و تکنیکهای همچون بررسی پاسخهای ناخودآگاه در نورومارکتینگ به هر بازاریابی کمک میکند تا به عمق رفتار مشتری پی ببرد.
نحوه پیاده سازی نورومارکتینگ در استراتژی دیجیتال مارکتینگ
مغز انسانها قسمت خاصی دارد که به آن مغز پرایمال گفته میشود که این قسمت با حیوانات مشترک است.
قسمت پرایمال مسئول بقا، حرکت و غریزه است. این قسمت دارای حرکتی سریع است و در قسمت پائینتر مغز قرار گرفته است. نورومارکتینگ ۶ محرک را برای بازاریابی دیجیتال به کار میگیرد که عبارتند از:
- شخصی بودن
- قابلیت مقایسه
- مغز پرایمال است
- خاطره انگیز بودن
- دیداری بودن
- تحریک پذیر بودن
۱)شخصی بودن
شخصی سازی بسیار مهم است زیرا مغز پرایمال سریع واکنش نشان میدهد. این محرک صبر و شکیبایی نمیشناسد. فقط تهدیدها را در نظر میگیرد و سریعاً جذب روند بازاریاب میشود. بازاریابان دیجیتال میتوانند با شخصی سازی محتوا میل مشتریان به نوع مشخصی را افزایش دهند.
۲)قابلیت مقایسه
مغز پرایمال به قبل و بعد حساس است. برنامههای چربی سوزی را ببینید. وقتی عکس قبل و بعد را نشان میدهید، اثر بازاریابی پر رنگتر از زمانی است که فقط عکس تغییرات را به نمایش بگذارید.
مواردی مثل خطرناک و ایمن، داشتن و نداشتن، آهسته و سریع و تضادهایی از این دست باعث میشوند که مغز تصمیمات آتی و سریع بگیرد.
۳)مغز پرایمال است.
در پی چیزی است که سریع به شناخت آن برسد، بله چیزی آشنا و صمیمی دنبال چیزی ساده است! در غیر این صورت شما مایه به مرحله بالاتری از مغز بودید که کالری بیشتری میخواهد و این مقبول مغز شما نیست!
این بدان خاطر است که پیغامهای ساده کارآمدتر هستند. در غیر این صورت مغز پرایمال نادر نیست به پردازش پیچیدگیها بپردازد مگر اینکه آهسته این کار را انجام دهد و تلاش زیادی را به خرج دهد. بازاریابان دیجیتال در بازاریابی رسانه اجتماعی با بهرهگیری از این مشخصه محتوای جالب امّا ساده را در نظر میگیرند تا جامعه مخاطب را وسعت دهند.
۴)خاطره انگیز بودن
مغز پرایمال، مواردی کمی را به خاطر میسپارد. در بازاریابی، قرار دادن مهمترین محتوا در آغاز و تکرار آن در پایان برای خاطره انگیز ساختن آن اهمیت بالایی دارد. این روند باعث میشود که پیام از مغز پرایمال به سمت ذخیره حافظه حرکت کند و به ذهن منطقی برسد!
چیزی که شما در میان پیغام میگویید باید خلاصه باشد. وابسته قانع کننده! مغز پرایمال عاشق دانستن است به دلیل اینکه یک روایت جذاب در اصل یک الگوی قابل پردازش است برای به یاد ماندن!
۵)دیداری بودن
این مغز دیداری است. دیدن تصاویر قهرمانان در وبسایتها و تصاویر جالب دیگر باعث پردازش سریع توسط مغز میگردد و به هیچ تلاش خاصی نیاز نیست! همه چیز اتوماتیک است و همین ویژگی دیداری بودن ابزار مهم بازاریابان دیجیتال در روند کمپین هاست.
۶)مغز پرایمال با احساسات تحریک میشود.
در اصل واکنش شما به تصاویر و ویدئوها یک واکنش پرایمال است. استفاده از ۶ محرک فوق قسمتی از مسیر ساخت مشارکت و تعامل در روند بازاریابی دیجیتال است و باعث حفظ پیام بازاریابی شما میشود. دورههای آموزشی ما با اشاره به این مباحث نگاه متفاوتی به شما و کسب و کارتان خواهد داد.