استفاده از توانمندی های ذهن

در این مقاله قصد داریم توضیح دهیم چگونه ذهن خود را مدیریت کنیم، چگونه انرژی روانی ذهن خود را که درحال زائل شدن در مکان و زمان های مختلف است در مکان و زمان مناسب به...

 استفاده از توانمندی های ذهن

هدف از این مقاله؟

در این مقاله قصد داریم توضیح دهیم چگونه ذهن خود را مدیریت کنیم، چگونه انرژی روانی ذهن خود را که درحال زائل شدن در مکان و زمان های مختلف است در مکان و زمان مناسب به کارگیریم و به تبعه آن حس و حال خوب را درزندگی تجربه کنیم. اگر بتوانیم بر فعل و انفعالات ذهن خود آگاه باشیم و برآن  سلطه داشته باشیم و پتانسیل ذهن را مدیریت کنیم همه چیز در اختیارمان خواهد بود.

مدیریت ذهن

درحقیقت مدیریت ذهن نوعی آگاهی و مراقبت از فعالیت های جاری ذهن در جهت رشد و تعالی می باشد، به شکلی که؛ در صورت نیاز بتوانیم از انرژی و پتانسیل ذاتی ذهن در جهت اصلاح امور استفاده کنیم. اتفاقی که معمولا در ذهن هر انسانی می‌‌افتد، نقل به گذشته یا پرواز به آینده است؛ که هر دو انرژی و پتانسیل ناب ذهن را زایل و نابود می کنند، این کُنش‌ها ریشه بسیاری از  اضطراب ها و نگرانی های انسان هم هست. با مدیریت و نظارت و ایجاد الگوهای صحیح ذهنی   می توان جلوی سفر در خاطرات گذشته و مرور تلخی‌ها و دردها و شکست‌ها و ناکامی‌ها را گرفت، و به نوعی از سقوط به  عمق پریشانی جلوگیری کرد. با مدیریت صحیح ذهن می توانیم انرژی زنده و زمان حال را با توجه و عبرت از تجارب گذشته ‌ای که داشته ایم و درس گرفتن از آن به گونه‌ ای ارزشمند مصرف کنیم و از فیلتر زمان حال چراغ آینده‌ ای درخشان را روشن سازیم.

دو عنصر گذشته و آینده و عدم مدیریت آن ها، انرژی زنده و تپنده و حیاتی زمان حال، که سرمایه اصلی ما در آن موجود است، را مورد حمله قرار می دهند، و ارتباط واقعی ما با محیط اطراف را دچار اختلال و آشفتگی می کنند. اگر علاقمندیم ذهنمان را از عادت‌‌های محدودکننده و پیش پندارهای مخرب و منفی پاک کنیم؛ نیاز به تجارب عینی و ملموس داریم. بخش اعظمی از نیروی روانی و انسانی ما صرف جنگ با مشکلات خود ساخته، تضادهای درونی بی اهمیت و جزیی می گردد.

یکی از ویژگی‌های انسان توانایی کسب مهارت‌های لازم برای مدیریت خود است. باتوجه به مشکلات مختلف؛ شغلی، خانوادگی، تحصیلی، عاطفی و شرایط استرس‌ زایی که پیرامون همه‌ی ما وجود دارد، و به تنگناهای ذهنی و عاطفی و فشارهای فکری می‌انجامد، اهمیت مدیریت ذهن بیش از پیش نمایان می شود. برای مدیریت ذهن لازم است قوانین ذهن را به درستی شناخت تابتوان از انرژی آن حداکثر بهره را برد. یکی از راهکارهای موثر برای دست یابی به این موضوع شناخت افکار، هیجانات و انگیزه های ذهنی خود است، به طوری که بهتر بتوانیم آنها را مدیریت و تنظیم کنیم.

باید توجه خود را از گذشته و آینده معطوف حال حاضر کنیم. زمانی که در حال حضور داشته باشیم، واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونی‌اش می‌بینیم. چنین توجهی موجب پذیرش واقعیت حال حاضر می شود؛ که وقایع زندگی فقط درلحظه‌ی حال رخ می دهند یا گره‌گشایی می گردند. اگر کاملا در حال حضور نداشته باشیم، نمی توانیم تشخیص دهیم که دقیقا چه امکاناتی داریم؟ یا چطور میتوانیم به امکانات بیشتری دسترسی پیدا کنیم؟ یا چگونه تغییر شکل داده و رشد نماییم؟

از طرفی آگاهی عامل زیربنایی مهمی برای رسیدن به رهایی است، که خود روشی موثر برای توقف فشارهای ذهنی می باشد. در این حالت باید بدون بیزاری یا قضاوت، افکار خود را مورد بررسی قرار دهیم، و به مرور دریابیم «افکار صرفا فکر هستند» و ممکن است حقیقت نداشته باشند. انسان همواره پیامها یا صداهایی را از طریق ذهن استدلالی خود میشنود. اما مساله این است که چگونه درگیر افکارمنفی نشده یا بتوانیم آنها را رها کنیم؟

از جهتی دیگر با دقت در واقعیات پیرامون می توان فهمید که خوشی، کیفیتی وابسته به عناصر بیرونی و تغییرات دنیای بیرون نیست و شاید مجبور شویم وابستگی به برنامه های ذهنی از پیش تعیین شده را رها کنیم و رفتار خود برای رسیدن به موقعیتی شاد یا فرار از موقعیتی دردناک را تغییر دهیم. یکی از اصول مهم در ذهن همین «رها کردن» است. ما به خیلی چیزها چسبیده‌ایم: به باورهای مان، رویدادهای خاص، زمان‌های خاص، یک خاطره، یک خواسته و… زمانی که یاد بگیریم

همه ی این ها را رها کنیم، نسبت به آنها آگاهی و پذیرش بیشتری کسب می کنیم و آن گاه می توانیم مشکلات و مسایل را با ذهنی شفاف و گشوده بررسی نماییم.

شاید همیشه آنچه را رخ می دهد درک نکنیم، ولی اگر یاد بگیریم به خودمان و به قوانین هستی اعتماد کنیم، این کار قدرتی به ما می دهد که امنیت، تعادل و گشایش در کارها را به همراه خواهد داشت. یک ضلع مهم از مثلث مثبت‌ اندیشی «بودن در لحظه ی حال» است که مستلزم «تمرین و تکرار» بسیار می باشد و می تواند مهم‌ترین تحولات و پیشرفت‌ها را در راه رسیدن به مثبت اندیشی ایجاد کند.

باید ذهن را از زباله‌ها خالی کرد و به جای آن اندیشه‌های مثبت نشاند. سازوکار ذهن هم مثل خیلی از امور دیگر سیری منطقی دارد. منظور این است که اگر ما قوانین حاکم بر ذهن و عملکرد آن را نشناسیم مسلما با مشکلات زیادی مواجه می گردیم. همان طور که برای شناخت بسیاری از بیماری ها یا امور فنی و صنعتی مطالعات و تحقیقات وسیعی صورت گرفته، در رابطه با رفتارهای انسان هم پژوهش های گسترده‌ای انجام شده که نتایج به دست آمده حاکی است: ریشه رفتارهای خوب یا بد انسان برگرفته از اندیشه و افکار اوست.

شاید آرمان های رنسانس بتواند الهام بخش انسان امروزی برای رویارو شدن با تکاپوها و تلاطمات او باشد. همان‌گونه که بشر در دوران رنسانس دست به تحول و تغییری عظیم به سوی پیشرفت و تعالی زد، هر یک از ما نیز برای رسیدن به بالندگی نیازمند نوعی رنسانس در چارچوبها و باورهای ذهنی هستیم، تا افق ‌های تازه‌ای را بگشایم و از آن طریق به توانایی‌های فردی مان دست یابیم. به  طور قطع تغییر و تحولات اجتماعی ناشی از پیشرفت های تکنولوژیک به ویژه در عصر انفجار اطلاعات روی زندگی شخصی و حرف‌ های هر انسانی تاثیری انکار نشدنی دارد. وظیفه بر عهده خودمان است که برای کسب آرامش بیشتر بتوانیم خود را از زیر یوغ بردگی جریان‌های اجتماعی نوین (شبکه‌های خبری- کانال‌های تلویزیونی- مصرف­ گرایی- تجمل­ پرستی و….) که آثار مستقیم و غیرمستقیم منفی و زیان باری دارند، رها سازیم.

بزرگترین تکاپوی اکثر انسان ها؛ داشتن یک زندگی متعادلِ به دور از فشارهای روانی است، که از هر سو بر او هجوم می‌آورند. یکی از این فشارهای مشخص، هجوم داده های اطلاعاتی است. تحولات شتابزده دنیای امروز منجر به نوعی بدبینی، فروپاشی احساسات و درماندگی انسان شده است. قابلیت ها و توانایی‌های ذهن به گونه‌ای است، که اگر بتوانیم فعل و انفعالات جاری در آن را مدیریت کنیم؛ به سادگی قادر خواهیم بود از بیشتر توانمندی‌های ذهن استفاده کنیم. ولی اگر عنان این قابلیت‌ها و توانایی‌ها خارج از دست باشد، موجبات سقوط و زوال ما را فراهم خواهند ساخت، یعنی مایه رکود و نزول انسان شده، و زمینه‌ساز پدید آمدن مشکلات زیادی در زندگی میگردند.

ذهن انسان ماهیتی خلاق دارد؛ یعنی افکار را به عمل تبدیل می‌کند. ذهن بسته به دستوری که ما به آن می‌دهیم، امکان دارد فعال و پویا باشد، یا کند و تنبل. وقتی وظیفه‌ای را به ذهن خود واگذار می‌کنیم کار دانشمندی را انجام می‌دهیم که داده‌های مختلفی را در اختیار کامپیوتر قرار می‌دهد. به بیانی ساده‌تر اگر ذهن را مثلا به دو بخش مثبت و منفی، موفقیت و شکست، نور و تاریکی، خوب و بد تقسیم کنیم؛ هر بخش عملکرد ویژه خود را دارد، یعنی فعال کردن بخش مثبت ما را به نتایج خوب، درخشان و سودمند می‌رساند، و در بخش منفی جز یاس و اندوه و بیچارگی چیزی عایدمان نخواهد شد.

قابلیت‌ها و توانایی‌های ذهن به گونه‌ای است، که اگر بتوانیم فعل و انفعالات جاری در آن را مدیریت کنیم؛ به سادگی قادر خواهیم بود از بیشتر توانمندی های ذهن استفاده کنیم. ولی اگر عنان این قابلیت‌ ها و توانایی‌ها خارج از دست باشد، موجبات سقوط و زوال ما را فراهم خواهند ساخت، یعنی مایه رکود و نزول انسان شده، و زمینه ساز پدید آمدن مشکلات زیادی در زندگی می‌گردند. به بیان روشن‌تر عدم مدیریت ذهن، موجب پدید آمدن خصایص زشت و ناپسند و ناتوانی و ناکارآمدی در ما میشود، طوری که نمی توانیم رفتارمان را مهار کنیم. چون چهارچوب ذهن مان در اختیار ناپسندی ‌ها است. ولی اگر بتوانیم بر ذهنمان سلطه داشته باشیم و پتانسیل ذهن را مدیریت کنیم همه چیز در اختیارمان خواهد بود.

پرسش و پاسخ

  • مدیریت ذهن چیست؟

مدیریت ذهن نوعی آگاهی و مراقبت از فعالیت های جاری ذهن در جهت رشد و تعالی می باشد.

  • آیا می دانید چه چیز هایی انرژی روانی ذهن مارا زائل می کند؟

نقل به گذشته یا پرواز به آینده به بیان ساده تر در زمان حال نبودن

  • چگونه می توانیم از توانمندی های ذهن خود استفاده کنیم؟

قابلیت‌ها و توانایی‌های ذهن به گونه‌ای است، که اگر بتوانیم فعل و انفعالات جاری در آن را مدیریت کنیم؛ به سادگی قادر خواهیم بود از بیشتر توانمندی های ذهن استفاده کنیم. ولی اگر عنان این قابلیت‌ ها و توانایی‌ها خارج از دست باشد، موجبات سقوط و زوال ما را فراهم خواهند ساخت، یعنی مایه رکود و نزول انسان شده، و زمینه ساز پدید آمدن مشکلات زیادی در زندگی می‌گردند.

نتیجه گیری:

با توجه به مقاله ارائه شده مدیریت ذهن نوعی آگاهی و مراقبت از فعالیت های جاری ذهن در جهت رشد و تعالی میباشد  که اگر بتوانیم به هنر بی نظیر مدیرت ذهن دست یابیم همه چیز در اختیارمان خواهد بود و به تبعه آن حس و حال خوب را درزندگی تجربه کنیم. عدم مدیریت ذهن، موجب پدید آمدن خصایص زشت و ناپسند و ناتوانی و ناکارآمدی در ما میشود، طوری که نمی توانیم رفتارمان را مهار کنیم.

با مدیریت و نظارت و ایجاد الگوهای صحیح ذهنی می توان جلوی سفر در خاطرات گذشته و مرور تلخی‌ها و دردها و شکست‌ها و ناکامی‌ها را گرفت، و به نوعی از سقوط به  عمق پریشانی جلوگیری کرد. با مدیریت صحیح ذهن می توانیم انرژی زنده و زمان حال را با توجه و عبرت از تجارب گذشته ‌ای که داشته ایم و درس گرفتن از آن به گونه‌ ای ارزشمند مصرف کنیم و از فیلتر زمان حال چراغ آینده‌ ای درخشان را روشن سازیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *