عوامل زیادی در رشد اعتماد به نفس موثرند. نیت والدین در بروز احساسشان به فرزندان، به خصوص در سنین پایین، نقشی قاطع و اساسی دارد. وقتی پدر و مادر نسبت به فرزندانشان پذیرشی بیقید و شرط دارند، کودکان چون همواره احساسات مثبت دریافت میکنند، استحکام روانی پیدا میکنند. اگر یک یا هردو والدین انتقاد یا حمایت بیش از حد بکنند و تلاشهای فرزندشان را به سوی استقلال تشویق نکنند (یا در مقابلش مقاومت کنند)، امکان دارد فرزند احساس بیعُرضگی، فرومایگی یا فرودستی و درجه دو بودن کند. اما اگر والدین تلاشهای کودک را برای اتکا به خود تحسین و ترغیب نمایند و حتا زمانی که اشتباه میکند به او عشق بورزند، اعتماد بهنفس فرزند نتیجه طبیعی این رفتار خواهد بود.
شاید تعجب کنید که عدم اعتماد به نفس الزاما ربطی به بیعُرضگی ندارد. درواقع اکثر مواقع عدم اعتماد به نفس نتیجه تمرکز بیش از اندازه بر خواستههای غیرواقع گرایانه اطرافیان به خصوص والدین و جامعه است.
تا احساس «نمیتوانم» با ماست، عدم اعتماد بهنفس هم در ماست. البته یک سری استدلالهای ذهنی هم داریم که ما را به حس «نمیتوانم»، میکشاند و انرژی مثبتمان را میگیرد. برای کسب اعتماد به نفس بیشتر، بهتر است؛ قبل از انجام هرکاری در مورد آن فکر کنیم. کسانی که اعتماد به نفس ندارند، نه تنها روشهای درست کسب انرژی (کارمایه) را نمیدانند، بلکه اغلب هم در راههای منفی، انرژیشان را از دست میدهند.
بسیاری از افراد، حتا آنهایی که خوش برخورد و صمیمی به نظر میرسند، با ضعف اعتماد به نفس دست به گریبانند. اما خوشبختانه میتوان گامهای اولیه را برداشت تا احساس بهتری نسبت به خود داشت و در مسایل اجتماعی آسودهتر بود.
ویژگیهای اعتماد بهنفس:
استقلال عمل: افراد برخوردار از اعتماد به نفس، درانجام کارهای خویش مستقل عمل میکنند و از وابستگی به دیگران دوری میجویند، آنها دراعمال فردی و اجتماعی به تواناییهای خویش تکیه میکنند و با توجه به استعدادهایشان، وارد میدان میگردند، این بدان معنا نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران سر باز میزند، بلکه در کنار هم فکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ کرده و زیر چتر دیگران زندگی نمیکند.
مسوولیتپذیری: شخص دارای اعتماد به نفس، مسوولیت خود را با اطمینان کامل میپذیرد و از هرگونه ضعف و سُستی دوری میجوید، او همچنان که سعی در ارایه نقشی مثبت دارد، تکالیف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را هم به نحو مطلوب انجام میدهد.
پیشرفتگرا: انسانِ مثبتگرا و دارای اعتماد به نفس، درصدد پیشرفت و افزایش قابلیتها و تواناییهای خویش است و برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش میکند.
جدیت و سختکوشی: این امتیاز سبب ایجاد روحیه تلاش، پیگیری و مقاومت در انسان میشود و فرد را از بیارادگی و سُست عنصری نجات میدهد.
پذیرش ناکامیها: آگاهی از محدودیتها و واقعیتهای موجود میتواند تصویری واقعبینانه به انسان ارایه کند، اگرچه با شناخت تواناییها میتوان در کسب موفقیت روزافزون گام برداشت، اما قبول شکست و ناکامی به عنوان یک واقعیت در زندگی به کسب تجربه برای نیل به پیروزی کمک میکند.
موثر بودن: توانایی تاثیرگذاری بر دیگران، معجزه اعتماد به نفس است. شخص دارای اعتماد به نفس چون برای خود حرمت و عزت قایل است، از قله تواناییهایش بالا رفته و با بروز استعدادهای عالی، دیگران را تحت تاثیر و زیر نفوذ خویش قرار میدهد.
اعتماد به نفس دیدگاهی است که به افراد اجازه میدهد تا از خود تصویری مثبت و واقعی داشته باشند. افراد با اعتماد به نفس به تواناییهایشان تکیه میکنند. آنان بر زندگیشان تسلط داشته و باور دارند قادر به برنامه ریزی برای انجام هرکاری در طیفی منطقی هستند. البته داشتن اعتماد به نفس به این معنی نیست که فرد توانایی انجام هرکاری را دارد. افراد دارای اعتماد به نفس چون واقعگرا هستند. حتا وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمیشود، دیدگاه مثبتشان را حفظ میکنند.
آنهایی که اعتماد بهنفس کمتری دارند برای اینکه در مورد خودشان احساس خوبی داشته باشند به مقدار زیادی به تایید دیگران وابسته هستند. آنها معمولا از ریسک اجتناب میکنند (به خاطر اینکه از شکست میترسند) و معمولا انتظار موفق شدن ندارند. معمولا خودشان را دست کم میگیرند و اگر تشویق یا تحسین بشوند آن را کوچک جلوه میدهند یا رد میکنند.
برخلاف این افراد، آدمهای با اعتماد به نفس، ریسک طرد شدن از طرف دیگران را قبول میکنند، به خاطر اینکه به تواناییهای خودشان اعتماد دارند. آنها خودشان را همانگونه که هستند، میپذیرند و چنین حسی ندارند که باید خودشان را وفق بدهند تا پذیرفته شوند.
باورهای ذهنی اشتباهی که بر اعتماد به نفس تاثیر سوء میگذارند
۱) «برای کسب موفقیت باید حمایت یا تایید همه افراد خانواده و دوستانم را به دست آورم».
تفکرمنطقی جایگزین: اهداف کمالگرا و غیرقابل دسترس ما را به جایی نمیرسانند. بهتر این است که معیارها و ارزشهای فردی داشته باشیم که وابسته به تایید دیگران نباشند.
۲) «باید فردی کامل و قابل و توانا باشم تا در همه امور زندگی موفق شوم».
تفکرمنطقی جایگزین: چنین تفکری هم غیرقابل دسترس است به این معنی که ارزشهای شخصی با دستاوردهای فردی تعریف میشود، تا به رضایت شخصی کمک کند اما فرد را ارزشمندتر نمیکند. درصورتی که ارزش انسانی یک صفت ذاتی است که همه افراد بشر دارای آن هستند.
۳) «تمام گذشته من مهم است و احساسات و رفتار من در زمان حاضر را هم بازی میدهد».
تفکرمنطقی جایگزین: اعتماد به نفس به خصوص در مقابل اثرات روانی ناشی از دوران کودکی آسیب پذیر است، گرچه آثار این آگاهی میتواند بر زندگیمان تاثیر داشته باشد، ولی ما مجبور نیستیم که در مقابل اتفاقات گذشته درمانده بمانیم.
باورهای ذهنی منفی که در خلال رشد انسان، بسته به تجربیاتش شکل میگیرد منجر به ساختار الگوی فکری مخربی میشود که در کاهش اعتماد به نفس و حتا بروز افسردگی بسیار موثر است.
روشهای تقویت اعتماد بهنفس
ارتباط با خدا: یکی از مهمترین روشها در کسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند است، اتکا به خداوند باعث بینیازی و استقلال در شخصیت فرد میشود، درواقع انسان با اعتماد به خدا از هر چیزی که رنگ تعلق و وابستگی به غیر او داشته باشد، آزاد میگردد.
شناخت بهتر خویش: شناخت استعدادها و قابلیتهای خویش و درک ارزشهای انسانی، در کسب اعتماد به نفس مفید است و انسان را از یاس و ناامیدی رهانیده و به فردی متکی به خویش و متعهد به خود تبدیل میکند.
تکیه بر تواناییهای خود: برای کارهایمان، ارزش قایل شویم، در کارهایی که انجام میدهیم تمرکز داشته، با تکیه بر تواناییهای خود با محدودیتهای اجتناب ناپذیر زندگی کنار بیاییم.
خطر پذیری: با استفاده مطلوب از تجربیات جدید و نهراسیدن از شکست، روحیه خطرپذیری در خود را بارور نماییم.
ارزیابی خود: یاد بگیریم که این ارزیابی را به تنهایی انجام داده و برای جلوگیری از ناراحتی خود به نظر دیگران توجه نکنیم، روی احساسات خود تمرکز نماییم، این کارها باعث تقویت احساس خود برتری شده و اختیارمان به دست دیگران نمیافتد.
اعتماد به نفس شرط اول
همیشه پیش فرضمان این باشد که موفق میشویم و انتظار داشته باشیم که مورد محبت و توجه دیگران قرار میگیریم ما بزرگترین معجزهی طبیعت هستیم و نظیر ما هرگز نه در گذشته و نه در آینده نبوده و نخواهد بود. تکرار این جملات باعث میشود روحیه خود را تقویت کنیم. لازم نیست که کس دیگری باشیم، و سعی کنیم به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم.
هیچ مشکلی وجود ندارد که ما قادر به حل آن نباشیم، هیچ مانعی وجود ندارد که قادر به از میان برداشتناش نباشیم و هیچ هدفی وجود ندارد که قادر به رسیدن به آن نباشیم.
هیچکس بهتر از ما نیست. فقط بعضیها در زمینههای به خصوصی بهتر از ما پرورش یافتهاند و دانش بیشتری کسب کردهاند. اگر کاری ارزش انجام دادن داشته باشد، باید آن را شروع کرد، حتا اگر در ابتدا نتوانیم به خوبی از پسش برآییم.
از امروز تصمیم بگیریم به جای آنکه قربانی تغییر باشیم، استاد تغییر شویم اگر میدانیم یا تصور میکنیم که میتوانیم کاری را انجام دهیم، پس دست به کار شویم. اگر کسی در راه رسیدن به رویاهایش با اطمینان به پیش رود موفقیتی خارقالعاده را تجربه خواهد کرد. انسان همان چیزی است که خود باور دارد.